بیانات سال 84


شدید؛ و البته دستگاه هایی هم الحمدللَّه کمک کردند. من اصرار دارم بر این که جوانهای ما اگر توانستند دستاوردی داشته باشند، به آن قانع نشوند و نباید خیالشان راحت باشد که به جایی رسیده اند؛ نه، این آغاز راه است؛ این مژده دهنده به شماست که می توانید.

شمایی که این جا نشسته اید، می توانید یک روز پُر سر و صداترین و مهمترین اختراعات دنیا را به بشریت ارائه کنید و ملتِ خود را جلو ببرید. یک ملت فقط با های و هوی و سر و صدا نمی تواند کارش را پیش ببرد. البته سر و صدا و های و هوی هم لازم است، اما باید مغز و عمق داشته باشد؛ مغز و عمقش هم دو چیز بیشتر نیست؛ یکی ایمان، یکی علم؛ این دو را باید داشته باشد. علمِ بی ایمان کار را پیش نمی برد - یعنی مشکلات فراوان جنبی درست می کند - ایمانِ بی علم هم همین طور.

امروز خوشبختانه فضای کشور، فضای امنی است؛ روزگاری گذشت که این طور نبود. شما اگر می خواستید در کارگاه تان چراغ روشن کنید، چنانچه از غروب نیم ساعت گذشته بود، می گفتند باید خاموش کنید تا بمب افکن های دشمن نیایند بمباران کنند. همین تهران و کرج و تبریز و اصفهان را می آمدند می زدند؛ یعنی دشمن بر آسمان کشور ما مسلط بود. جوانهای خود ما آن فضای تنگ اسارت را شکستند؛ هم در عرصه ی علم، هم در عرصه ی جهاد.

«9»