بیانات سال 84


بود. بنده زمان مسؤولیت ریاست‌جمهوری وضعیت اقشار پایین بعضی از کشورهای سوسیالیستی را دیده بودم؛ آن چیزی که اسمش عدالت است و آن مفهومی که عدالت دارد، مطلقاً در آن‌جاها وجود نداشت. طبقه‌ی اشراف جدیدی در آن‌جا وجود داشت که با معیارهای حزبی و سیاسىِ خاص خودشان روی کار آمده بود و از همه‌ی امکانات برخوردار بود؛ مردم هم در فقر و تهیدستی و بدبختی زندگی میکردند. این وضعیت حتّی در بعضی از کشورهای درجه‌ی یکشان هم دیده میشد. بنابراین، این‌گونه عدالت‌طلبی بیدوام خواهد بود و از طریق درستِ خودش منحرف و ریاکارانه و دروغین خواهد بود.

عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید؛ در این صورت میتوانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بُعدی است. بعضیها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمیشود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد؛ « من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم ». آدم معنوییی که با ظلم میسازد، با طاغوت میسازد، با نظام ظالمانه و سلطه میسازد، این چطور معنویتی است ؟ این‌گونه معنویت را ما نمیتوانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است.

«15»