ما باید قدر این تفسیر را بدانیم. البته این تفسیر بهخاطر زبانش امروز متأسفانه خیلی مورد استفاده قرار نمیگیرد؛ چون نثر قرن پنجم و ششم است. اگرچه نثر خیلی استوار و قوی و پاکیزهیی است و هیچ اعوجاج و تعقیدی ندارد، لیکن بالاخره نثر قدیمی است و از نظر کسانی که به جهات ادبی نگاه میکنند، اهمیت دارد؛ از لحاظ تفسیری هم که خصوصیاتِ خودش را دارد. بنابراین تجلیل از ابوالفتوح، تجلیل مهمی است. انشاءالله وقتی شما به بزرگان ری میپردازید، به این نکته هم نظر داشته باشید که در این میانه، تاریخ ری را بیرون بیاورید؛ یعنی رىِ آن زمان در چه وضعی بوده و چه بزرگانی داشته. مثلاً این ابوالفتوح رازی است که تفسیر مینویسد؛ آن عبدالجلیل رازی قزوینی است که کلام مینویسد و کتاب « النقض » را تألیف میکند؛ یا سیدمرتضی رازی که او هم متکلم بوده؛ یا شمس قیس رازی که بهترین کتاب در عروض و قافیه را نوشته و تا الان هم ما کتابی به جامعیت و اتقان و مفصلىِ « المعجم فی معاییر اشعار العجم » نداریم. اینها نشاندهندهی موقعیت ری و اهمیت ری و تاریخ فرهنگی ری است. ابوالفتوح فقط مفسر و ادیب نبوده؛ فقیه هم بوده. از تعبیراتی که دربارهی او ذکر شده - که الان یادم نیست از چه کسی است - یکی « الامام الفقیه » است. ایشان شاگرد پسر شیخ طوسی بوده - یعنی