سر نزند. گاهی انسان عزم میکند و تصمیم میگیرد که گناه نکند؛ بعد دچار غفلت و اشتباه میشود و لغزش پیدا میکند؛ باز همین گناه سراغ انسان میآید؛ بار دیگر باید توبه و استغفار کند؛ منتها استغفار باید جدی و حقیقی باشد. گناه نکردن باید یک قصد واقعی و جدی باشد. دربارهی دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: « ولیخرج من مظالم الناس »؛ انسان باید از مظلمهی مردم خارج شود تا دعایش قبول شود. در روایت دیگر دارد که خدای متعال به حضرت موسی خطاب فرمود: « یا موسی ادعنی بالقلب النقی واللسان الصادق ». با دل پاک و زبان راستگو با خدای متعال حرف بزنید و دعا کنید؛ دعا قطعاً مستجاب خواهد شد. یکی دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور که عرض کردیم، معنای دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. اینکه انسان همینطور طبق عادت چیزی را بر زبان بیاورد و مطالبهیی را ذکر کند - خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز - بدون اینکه در دل خود حقیقتاً حالت طلبی را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقهی لسان است. « ﴿لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه ﴾ »؛ دل غافل و بیتوجه و سربههوا اگر دعا کند، خدای متعال دعایش را قبول نمیکند. دلهای آلوده و غرق در تمنیات و شهوات نفسانی - که اصلاً غافلند - چگونه دعا خواهند کرد ؟ چه توقعی است که اگر انسان اینطور دعا کرد، مستجاب شود ؟