این کشور یک روز در معرض سختترین و تلخترین تهاجمها قرار گرفت. عدهیی گریختند، عدهیی حتّی از میدانهای سختی هم فرار کردند - چه برسد به میدان جنگ - اما عدهیی رفتند سینهشان را سپر کردند، جلوی دشمن را گرفتند و نگذاشتند دشمنان بیایند آبرو و هستی و شرف و ناموس این ملت را لگدمال کنند. عدهیی از اینها شهید شدند، یک عده هم جانباز شدند. پدر شما یکی از کسانی است که توانسته این شرف و افتخار بزرگ را به دست بیاورد. فرزندان جانبازان با این دید نگاه کنند، که نگاه درست هم همین است. بیدردهایی هستند که « ﴿فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحّة علی الخیر ﴾ »؛ وقتی بلایی پیش بیاید، از ترس مثل موش توی سوراخها میخزند؛ اما وقتی بلا تمام میشود، اینها تازه شیر میشوند و سینهها را سپر میکنند و از همه هم طلبگار میشوند ! اما جانبازان ما، خانوادههای شهدای ما، ایثارگران ما، بخش عظیمی از متن ملت ما، کسانی هستند که در دوران سختی سینه را در مقابل سختیها سپر کردند و به مصاف تلخیها و سختیها و دشواریها رفتند؛ مظهرش همین جانبازان هستند که امروز زندهاند و سند و مدرک جهاد بزرگ ملت ایراناند. امیدواریم انشاءاللَّه خداوند شماها را موفق و مؤید بدارد و به ما هم توفیق دهد تا به آنچه وظایف ما در قبال شماست، بتوانیم عمل کنیم. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته