بیانات سال 84


انسان از همه‌ی موجودات عالم، قویتر است و خدای متعال ذره ذره‌ی بافت‌های در هم تنیده‌ی این جسم را از مغز بگیرید - آن‌طور که صاحبان این فن برای ما میگویند، هنوز علم بشر عمده‌ترین کارکرد حجم مغز را نشناخته و اصلاً نمیشناسد که این بخش مغز برای چیست - تا بقیه‌ی اعضای بدن انسان، طوری خلق کرده که ما هنوز بدن خودمان را نمیشناسیم. یکی از مهمترین کارهای ورزش این است که دایم میدان‌های تازه و افق‌های تازه‌یی را باز میکند و قابلیت‌های جسم انسان و قدرت پروردگار را در به وجود آوردن این جسم، در خلق این شییء بدیع که نامش انسان است، نشان میدهد. این جسمِ با این همه دارای تحرک، با یک عامل معنوی همراه است و آن عامل، خرد و اراده‌ی انسان است، که انسان میتواند این دو را به کار بگیرد و جسم را هدایت کند و در جهت‌های گوناگون آن را حرکت بدهد. آن اراده هم خودش یک چیز فوق‌العاده‌یی است. گاهی انسان میخواهد - همان‌طور که گفتم - از طبقه‌ی اول به طبقه‌ی دوم برود؛ حوصله ندارد، حال ندارد؛ اراده‌ی او این‌قدر نیست که یک چیز سنگینی را از این‌جا بردارد و آن‌جا بگذارد؛ اما همین اراده این‌قدر توانایی دارد که برود روی بام دنیا؛ روی قله‌ی اورست. ببینید چقدر فاصله است ! دکترها به ده دقیقه ورزش صبحگاهی قانعند و میگویند صبح‌ها فقط برای ده دقیقه دست‌ها و پا و سر را تکان بدهید؛ اما اراده‌ی انسان کم میآورد و میگوید نمیتوانم. هر چه هم میگوییم چرا ورزش نمیکنی، میگوید نمیتوانم. « نمیتوانم »؛ یعنی ظرف

«6»