بیانات سال 84


سطح جامعه بتدریج بروز کرده، با من گفتگو میکردند و مطالبات و توقعات به‌حقی را درمیان میگذاشتند. من به آن دوست عزیز گفتم کاری که من در این زمینه میتوانم بکنم، همین کاری است که تا حالا کرده‌ام؛ یعنی تشکیل این شورا و وارد کردن افرادِ با فکر و با انگیزه برای تصمیم‌گیری درباره فرهنگ کشور؛ و کمک قانونی و حیثیتی و هرچه که لازم است نسبت به این شورا؛ این کاری است که به عهده‌ی من است؛ اما از این‌جا به بعدش به عهده‌ی شما. من به آن دوست گفتم که بنده با شما پیش خدای متعال احتجاج خواهم کرد و به پروردگار خواهم گفت من بهترین کسانی را که مناسب این کار میشناختم، در این شورا جمع کردم؛ شما به خدای متعال باید جواب بدهید؛ هرچه که فکر میکنید باید پیش خدای متعال گفت، آن را بیان کنید و به فکرش باشید. حالا این را میخواهم به شما عرض بکنم که مسؤولیت این شورا به خاطر اهمیت و سنگینىِ مسأله‌ی فرهنگ و علم، مسؤولیت سنگینی است؛ منتها ثقل‌اکبر در این‌جا فرهنگ است؛ چون هم خودِ علم و آموزش و هم جهتگیری و کیفیت و رویکردهای مختلف آن، تحت‌تأثیر فرهنگ عمومی جامعه است.

من معتقدم عمق و ریشه‌های انقلاب، به عمقِ باورهای دینی مردم این سرزمین است؛ چیزی نیست که با این هیجانات و حرکت‌های سطحی و گوناگون بشود آن را برکَند. ما شاهد رشد و رویش یک طبقه‌ی جوانِ علاقه‌مند، مؤمن، جستجوگر در زمینه‌ی انقلاب، و پیدایش زبدگانی در

«2»