مربوط به بانکهاست، آنچه که مربوط به سازمان مدیریت و برنامهریزی است، آنچه که مربوط به خود وزارت جهاد کشاورزی است. نکتهی دوم برای مسؤولان این است که در کار کشاورزی، همینطور که اسم شما جهاد کشاورزی است، جهادی حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانستهایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی کارهای بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتی آن کسانی که جلوی چشمشان این کارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیکردند که جوان ایرانی قادر به این کارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا میخریدند و سیلو را روسها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند ! باید روسها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهای اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهی چه کسی برویم، جز درِ خانهی همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادی میدیدند که این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمیکردند ! و امروز کشور ما یکی از کشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به برکت همین جوانها. کار جهادی، این است. در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه ؟ یعنی اعتقاد به این که « ما میتوانیم »؛ و