بیانات سال 84


منفجر کنند، که معنای این تبلیغات همه‌اش این است که: ای ملت ! شما نمیتوانید؛ ایرانی ! نمیتوانی؛ جوان ایرانی ! مجبوری تسلیم بشوی؛ مجبوری دستهایت را بالا ببری. البته آنها در داخل هم عواملی دارند - من بارها اشاره کرده‌ام - که هر وقت احتیاج دارند که یک فکری را در داخل تزریق کنند، این عوامل به کار میافتند و با قلم‌های حقیر و مزدور خودشان، بنا میکنند اهداف دشمن را در این‌جا پخش کردن و ترویج کردن؛ اما تا الان تأثیری نکرده است، باز هم باید تأثیر نکند. نخیر، همه چیز ما را به « امید » تشویق میکند؛ همه چیز ما را به « اعتماد به خودمان » تشویق میکند. چرا امیدوار نباشیم ؟ مایی که یک روز در فشار دو ابرقدرت - ابرقدرت امریکا و شوروی سابق - توانستیم خودمان را نگه‌داریم و بالا بکشیم، مایی که با محاصره‌ی اقتصادی در طول این سال‌های متمادی - که هر زمانی به نحوی محاصره‌ی اقتصادی وجود داشته - توانستیم خودمان را به این رتبه از فناوری و علم برسانیم و بخشی از این خلأها و شکاف‌ها را پُر کنیم، چرا به خودمان امیدوار نباشیم ؟ چرا به ملت‌مان اعتماد نداشته باشیم ؟ تاریخ و سرگذشت ما، امید و اعتماد را به ما املاء میکند؛ ما را وادار میکند که امیدوار باشیم. بله، امیدواریم؛ ما میتوانیم؛ توانستیم.

اینهایی که امروز دم از محاصره‌ی اقتصادی میزنند؛ تهدید به تحریم اقتصادی میکنند، کسانی هستند که در طول سال‌های گذشته، هر جا توانسته‌اند، این تحریم را اعمال کرده‌اند. همین الان بعضی از دولت‌های

«9»