بیانات سال 84


« غدیر » شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‌تر و برتری، و خواهش‌ها و عشق‌های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست ! ممکن است هزارها سال یا میلیون‌ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‌ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. « غدیر » این است. در طول دوران دویست‌وپنجاه ساله‌ی زندگی ائمه ( علیهم‌السّلام ) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا این‌که به همان مسیری که پیغمبر پیش‌بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‌ی از زمان، به میدان آمده‌ایم و همّتی هست به فضل و توفیق الهی و ان‌شاءاللَّه که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند.

اما راجع به مسائل دانشجویی؛ خوب، جلسه، جلسه‌ی دانشجویی است. برای من یکی از شیرین‌ترین جلسات، جلسات دانشجویی است. در این یک ربع وقتی که باقی مانده، یک خطاب به شما از لحاظ عنوان دانشجو دارم، یک خطاب به عنوان دانشجوی دانشگاه امام صادق ( علیه‌السّلام ) و یک خطاب هم به عنوان کسانی که احتمالاً در آینده، همین دانشگاه

«5»