بیانات سال 84


جرأت نمیکنند تردیدی را که نسبت به این قضیه در دل‌شان هست، ابراز کنند. بعضیها هم معتقدند قضیه از اصل دروغ است، اما جرأت نمیکنند بگویند؛ چون دیده‌اند هر کس بگوید، مجازات خواهد شد؛ زندان میاندازند، تعقیب میکنند، از حقوق محرومش میکنند؛ اما اهانت به مقدسات یک میلیارد و نیم مسلمان - آن هم بیدلیل، بدون این‌که دعوایی در بین باشد؛ بدون این‌که این طرف اهانتی به آنها کرده باشد - مجاز است و مشمول آزادی بیان ! مسأله بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستی نیست که صهیونیست‌ها پولی به او داده‌اند که کاریکاتوری بکشد - با اهداف پلیدی که صهیونیست‌ها دارند - و او هم کشیده، بلکه مسأله بر سر زمامداران اروپایی است که از این کار دفاع میکنند و پشت سر این عملِ پست و سخیف قرار میگیرند و به عنوان آزادی بیان، آن را مجاز میشمرند ! من حدس میزنم که اصل قضیه، توطئه‌ی عمیق صهیونیستی است. مسأله، مسأله‌ی رو در رو قرار دادن مسلمانان و مسیحیان است؛ چون برای صهیونیست‌ها این مسأله، بسیار حایز اهمیت و لازم است که جامعه‌ی عظیم اسلامی را در سرتاسر عالم در مقابل مسیحیها و مسیحیها را در مقابل مسلمان‌ها قرار بدهند.

آن روزی که رئیس جمهور امریکا از دهنش پرید - بعد از قضیه‌ی یازده سپتامبر - و گفت جنگ صلیبی شروع شده و بعد که فهمیدند اشتباه کرده‌اند و نباید میگفتند و بنا کردند به رُفو کردن، آن روز کسی به » نکته « ی قضیه توجه نکرد، که این « جنگ صلیبی » چیست. جنگ

«8»