بیانات سال 85


غسل کرد، جامه‌ی سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین ( علیه‌السّلام ) روانه شد. آن روایتی که من دیدم این‌طور است، میگوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: « اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر »؛ یعنی وقتی که میبیند که چطور آن جگرگوشه‌ی پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهواتِ طغیانگران، این‌طور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر میگوید. بعد میگوید: از کثرت اندوه، جابربن‌عبداللَّه روی قبر امام حسین از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمیدانیم چه گذشته است، اما در این روایت میگوید، وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین صحبت کردن: « السّلام علیکم یا آل اللَّه، السّلام علیکم یا صفوة اللَّه ».

ای حسین مظلوم ! این حسین شهید ! ما هم امروز در اول این سال نو، از اعماق وجودمان عرض میکنیم: « السّلام علیک یا اباعبداللَّه، السّلام علی الحسین الشهید ». شهادت تو، جهاد تو و ایستادگی تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزی باقی نمی‌ماند. امروز دلهای ما هم مشتاق حسین‌بن‌علی ( علیه‌السّلام ) و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است. ما هم گرچه دوریم، ولی به یاد حسین‌بن‌علی و به عشق او سخن میگوییم. ما با خودمان عهد کرده‌ایم و عهد میکنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگی خودمان جدا نکنیم. همه‌ی ملت ما، همه‌ی کشور ما، همه‌ی شیعیان عالم و بلکه همه‌ی آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسی نسبت به حسین‌بن‌علی ( علیه‌السّلام ) دارند.

«3»