رئیسجمهور شما - آقای بوش - وارد هر جای دنیا که میشود، با تظاهرات مخالف مردم و با نفرت مردم مواجه میشود؛ در اروپا اینطور است، در آسیا اینطور است، در آفریقا اینطور است. در امریکای لاتین، دولتها با شعار مخالفت با امریکا سر کار میآیند. امروز شما نگاه کنید: در پرو، در اکوادور، در ونزوئلا، در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین، داوطلبان ریاست جمهوری شعار ضد امریکایی که میدهند، مردم اینها را انتخاب میکنند. منفور بودن از این بالاتر ؟! مردم امریکا در مکالمات معمولىِ تلفنىِ خودشان از ناحیهی دولتشان امنیت ندارند؛ یعنی به مردم خودشان آنقدر اطمینان ندارند که اجازه بدهند آنها آزادانه تلفن کنند؛ تلفنها را به صورت قانونی - قانون گذراندهاند که تلفنها را کنترل کنند ! - کنترل میکنند. این، وضع شماست. شما وضع خودتان را با وضع ما در داخل کشور مقایسه کنید؛ با سفرهای مسؤولان کشور ما مقایسه کنید؛ با سفر اندونزی رئیسجمهور ما و با سفرهای رؤسای جمهورىِ قبلىِ ما به لبنان، سودان، پاکستان و به جاهای دیگر مقایسه کنید و ببینید مردم در این کشورها چه شور و شوقی نسبت به رؤسای جمهور اسلامی ایران نشان میدهند. چرا اینها را نمیفهمید ؟! چرا اعتراف نمیکنید ؟ شما در عراق به اعتراف خودتان سیصد میلیارد خرج کردید، تا بتوانید دولتی بر سر کار بیاورید که دستنشانده و مطیع امر شما باشد - ملت عراق با آنها لج کرد - و نتوانستید. ( این سیصد میلیارد، اعتراف خودشان است؛ اما احتمالاً بیش از اینها خرج کردهاند .) در فلسطین همهی تلاش خودتان را به کار بردید، تا دولت حماس بر سر کار نیاید؛ نتوانستید. ملت فلسطین