میپسندم، نیست. بنابراین من نمیتوانم قبول کنم که آماج این ناامنی، کارگردانهای ما باشند و اگر چنین واقعیتی وجود داشته باشد، واقعیت نابحق و نابجایی است. لیکن با شما دوستان عزیز - برادران و خواهران - من از موضع یک روحانی، مطالبی را دارم؛ طبعاً نه شما توقع دارید و نه من چنین اشتباهی خواهم کرد که از موضع یک کارشناس سینمایی حرف بزنم. امثال بنده، حداکثر آنچه که میتوانند در رابطهی با سینما داشته باشند، این است که یک تماشاگر و مستمع خوب باشند و لذت ببرند؛ این حداکثر چیزی است که امثال بنده داریم. لذا نمیتوانم از جهت کارشناسی با شما اظهارنظری بکنم؛ این به عهدهی خود شماها و دوستان مدیریت فرهنگی است. اما به عنوان یک روحانی و یک طلبه، چرا، میتوانم مطالبی را به شما عرض بکنم. هنر سینما - همانطور که گفتید - بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوههای هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی. شما این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنی دریچهی سینما به سوی معارف و پرتوی که از این دریچه به داخل افکنده میشود. این دریچه در اختیار شماست. اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا میبرد. من این را میخواهم عرض بکنم؛ یعنی شماها یک مسئولیت سنگینی دارید. همانطور که دوستان گفتند، هیچکس به شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده که وارد این میدان