بیانات سال 85


که در مجموعِ این نظرات مورد اتفاق همه است، لزوم اعتلای سینمای کشور است؛ این را همه میخواهند و من هم به همین معنا کاملاً معتقدم.

از اول که خواستیم این جلسه تشکیل بشود، من دو هدف را دنبال میکردم؛ یکی اینکه خواستم به سینماگران کشور احترام کنم؛ در واقع به سینمای کشور. من این نشست و انعکاس بیرونی این را به معنای تکریم هنر سینما و هنرمندان سینما تلقی کرده‌ام و دوست دارم این احساس در کشور گسترش پیدا کند و اهمیت سینما برای همه آشکار شود. هر کسی داعیه‌ای دارد، جهتگیریای دارد و توقعی دارد؛ اما بالأخره همه بر این معنا اتفاق‌نظر داشته باشند که این هنر بسیار پیچیده و برجسته‌ی سینما، برای کشور یک ضرورت و یک نیاز است. هدف دوم هم شنیدن بود که بحمداللَّه تا حدود زیادی حاصل شد و از شماها شنیدیم. البته من واقعاً ترجیح میدادم که همین مقدار باقیمانده‌ی از این وقت را هم باز شما صحبت بکنید و بیشتر بشنوم.

قبل از این جلسه، امروز پیش از ظهر خوشبختانه فرصت پیدا کردم دو، سه ساعت برخی از نوشته‌هایی که بعضی از دوستان از جمع حاضر - مثل آقای مجیدی و بعضی دوستان دیگر - و مسئولان، برای من تهیه کرده بودند، نگاه کردم و یادداشتهای مفصلی را هم از اینها برداشته‌ام، که حالا نمیدانم از اینها چقدر خواهم توانست ان‌شاءاللَّه استفاده کنم. به‌هرحال، نظرات دوستان را خواندم.

یک نکته را اول بگویم، که دیدم دغدغه‌ی بسیاری از دوستان است؛ و آن، یک نوع احساس ناامنی یا دغدغه‌ی ناامنی یا توهّم ناامنی است که میبینم در برخی از دوستان وجود دارد؛ حتّی آدم میبیند در دو سرِ این

«2»