میکنیم؛ البته این، کارِ امروز و دیروز نیست؛ دهها سال است که بنای اقتصاد و پیشرفت کشور روی این روش گذاشته شده است و یک شبه هم نمیشود آن را عوض کرد. من ده، دوازده سال پیش به مسئولان آن روز گفتم آن روزی انسان در قضیهی نفت احساس رضایت میکند، که کشور قادر باشد با اختیار خودش اعلام کند که من مصلحت میدانم امروز تولیدم را فلان قدر کم کنم؛ امروز سر فلان تعداد چاه کشور را طبق مصلحت کشور میخواهم ببندم؛ امروز میخواهم صادرات نفتم را این قدر کم کنم و نفت را در کارهای غیر سوخت مصرف کنم - سوخت، بدترین استفادهی از نفت است و دنیا الیماشاءاللَّه استفادههای بهتر از سوخت نفت را کشف میکند و پیش میرود - آن روز ما میتوانیم خوشحال باشیم و به نفت خشنود باشیم. ما چالشهای تحمیلی هم داریم؛ هم از ناحیهی خودمان - ضعفهای خودمان - و هم از ناحیهی بیرون. رودربایستی را کنار بگذاریم؛ امروز مهمترین چالش بیرونی تحمیلىِ ما، از ناحیهی امریکاست؛ در این هیچ تردیدی نداشته باشید. اینها روی خاور میانه از قرن نوزدهم برنامهریزی دارند - نه امریکاییها، غرب - چون خاورمیانه منطقهی فاصل بین دریای مدیترانه و اقیانوس هند است. دریای مدیترانه، محل استقرار دولتهای استعمارگر است و اقیانوس هند، منطقهی مستعمرات؛ و خاور میانه بین این دو منطقهی حساس قرار گرفته، که نمیتوانستند نسبت به آن بیتفاوت باشند. فشارهای انگلیس روی ایران و نفوذش در قرن نوزدهم، برای حفاظت از هند - که آن روز جزوِ دولت بریتانیا بود - انجام گرفت و ما آن روز قربانی هند شدیم؛ و این نسبت به همهی خاور میانه تعمیم