شدن به خدا، همان بلایی است که بر سر بنیاسرائیل آمد. خدای متعال آنها را ملت برگزیده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظایف خودشان را انجام ندادند، خدای متعال دربارهی آنها فرمود: « ضربت علیهم الذّلة و المسکنة ». آنها همانهایی هستند که خدای متعال در چند جای قرآن تصریح کرده که من اینها را مردمان برگزیده قرار دادم؛ « و انّی فضّلتکم علی العالمین »؛ اما همینها با عمل بد خود کاری کردند که خدای متعال دربارهی آنها فرمود: « ضربت علیهم الذّلة و المسکنة و باؤوا بغضب من اللَّه »، و مورد خشم الهی قرار گرفتند. غرّه شدن به خدا، این چیزها را دنبال خودش دارد. بایستی به خودمان، دلمان و جانمان و به شستشوی روانی خودمان بپردازیم و وظایف سنگین، ما را غافل نکند. البته، راه باز است؛ همین نمازهای پنجگانه، همین امکان دعا، همین نافله، همین نماز شب؛ همه از راههای به خود پرداختن است؛ این راهها را در مقابل ما باز گذاشتهاند. اگر تنبلی نکنیم، میشود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانیت پیدا میکند و کارهایش برکت پیدا میکند. عزیزان من ! من و شما بیش از مردم عادی به این مسائل احتیاج داریم. در بین این وظایف معنویای که ما به عهده داریم، من فکر کردم و دیدم امروز وظیفهی « شکر »، یکی از بزرگترین وظایف ماست. گفتم چند جملهای راجع به شکر صحبت کنم. آیهای که تلاوت کردم، از سورهی ابراهیم - « و اذ تأذّن ربّکم لأن شکرتم لازیدنّکم » - خیلی آیهی مهمی است؛ هم تشویق است، هم تهدید است. اگر شکر کردید، ازدیاد نعمت دنبالش هست و برکات الهی پیدرپی خواهد رسید؛ اگر کفران کردید، عذاب خدا دنبالش است؛ بروبرگرد ندارد؛ هیچ نقطهی استثنایی هم در