بزرگ خداست. حالا این اصولی که از آن دم میزنیم، چیست ؟ این، خیلی مهم است. من نمیخواهم حالا الان اصول راتدوین کنم؛ اما تعدادی از شاخصترین اصولی را که به آنها پایبندیم، عرض میکنم. اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحلههای سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همهی کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد. این « اصول » چه هستند ؟ در درجهی اول، ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن. این، وظایفی را بر عهدهی دولت میگذارد. نمیشود گفت دولت به ایمان مردم کاری ندارد؛ نه. مدتی این فکر را ترویج کردند؛ اما این غلط است. دولت وظیفهدار است. چطور وزارت بهداشت با داروفروشهای مصنوعی ناصرخسرو مبارزه میکند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهای فرهنگی مبارزه نکند !؟ با سمپراکنان فرهنگی مبارزه نکند !؟ این، وظیفهی دولت است؛ صدا و سیما یک جور، وزارت ارشاد یک جور و دستگاههای گوناگون یک جور. وظیفهی مهم این است که ما پایههای یک ایمان روشنبینانه و استوار را در ذهن نسلهای جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمانِ دور ازخرافهگری و سستاندیشی، ایمانِ روشن بینانه، ایمانِ به دین، ایمانِ به نظام، ایمانِ به مردم، ایمانِ به آینده، ایمانِ به خود، ایمانِ به استقلال کشور و ایمانِ به وحدت ملی و ایمانی که در هیچ بخشی برافروزندهی آتشهای تعصب فرقهای نباشد. این را من تکرار و تأکید میکنم و به همه میگویم: این