نکتهی بعدی، این است که در کلمات و اظهارات ما تکرار میشود که باید در دانشگاه به رشد کیفی دست پیدا کنیم؛ من این را قبول دارم، لیکن این به معنای نفی رشد کمّی نباشد. ما رشد کمّی هم لازم داریم. ما از زیاد شدن دانشگاه و مرکز تحقیقات و پژوهشگاه، به هر اندازهای که باشد، حالا حالاها سود خواهیم برد. توجه بکنید که در چشمانداز بیست ساله، حد ما رسیدن به رتبهی اول علمی در منطقه است. این همچنان که به حرکت کیفی و صیرورت احتیاج دارد، به حرکتهای کمّی و توسعهی کمّی هم احتیاج دارد؛ افزایش دانشجو، افزایش مراکز دانشجویی، افزایش مراکز تحقیقاتی و چیزهایی که در این زمینه روزبهروز پیش میآید و بایستی به اینها رسید. باید به حد نصابی برسیم که تأمین کنندهی سند چشمانداز باشد. یک نکتهی دیگر که این هم در واقع دنبالهی همان سخن نقشهی جامع است، اینکه رشد علمی کشور یک فرایند است. دانشگاه یک جزیرهی جدا از قبل و بعد خود نیست. برای اینکه ما بتوانیم رشد علمی کشور را به معنای حقیقی کلمه تأمین بکنیم، این فرایند را بایستی تضمین بکنیم؛ یعنی از دبستان، تا بعد از مقاطع عالی دانشگاهی. بعد از مقاطع عالی دانشگاهی، مراکز تحقیقاتی و پیشرفتهای تحقیقاتی و ارتباط با صنعت و پیشبرد فناوری در کشور و پدید آوردن جهشهای فناوری در بخشهای مختلف کشور است که اینها به بعد از مقاطع بالای دانشگاهی مربوط میشود؛ اما باید از دبستان شروع بشود. این کار، تنها کار وزارت آموزش عالی و وزارت بهداشت هم نیست؛ این کار، کار دولت است؛ کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ کار مجامع تصمیمگیر و سیاستساز