بیانات سال 85


نداشته باشند. البته من تصورم این است که اگر چه مشکلات مادی اهمیت دارد؛ اما تنها امر مهم، مشکلات مادی نیست.

یک نکته‌ی دیگر که اشاره‌ای هم در صحبتهای آقایان بود، مسئله‌ی ملاک ارتقاء اعضای هیئتهای علمی است. این ملاکها چیست ؟ خوب، حالا مقاله و مجلات آی. اس. آی و اینها، همه حرفهای خوب و درستی است؛ لیکن اینها تنها ملاک نباشد. حالا خود این مقالات درج‌شده‌ی در مجلات آی. سی. آی هم همیشه ملاک نیست. آن‌چنان که اهل فن و افراد مطلع به بنده گزارش میدهند، اینها سطوح مختلفی دارد و آن‌چنان نیست که صرف این معنا یک ملاک دائمی به حساب بیاید؛ لیکن ملاکهای دیگری هم وجود دارد: مثلاً فرض کنید پرورش دانشجو. استادی که در دانشجوپروری و شاگردپروری و به ثمر رساندن شاگرد، از خودش یک کار درخشانی نشان میدهد، یا نظر نوی در مسائل علمی و دانشگاهی ابراز میکند؛ ملاکِ ارتقاء است. این ملاکهای گوناگون را میشود تدوین کرد و ملاک ارتقاء اعضای هیئتهای علمی قرار داد.

یک نکته‌ی دیگر، مسئله‌ی توازن نگاه رؤسای این بخش علمىِ شما به رشته‌های علمی است، که این تابعِ همان نقشه‌ی جامعی است که اول عرض کردیم. اگر آن نقشه‌ی جامع مطرح بشود و وجود داشته باشد، طبعاً نگاه به رشته‌های گوناگون، یک نگاه متوازنی خواهد بود. این‌طور نیست که ناگهان برای مدتهای متمادی بعضی از علوم به انزوا و حاشیه بیفتند و بعضی از علوم هم مثل برخی از رشته‌های پزشکی یا مهندسی پُردرآمد، ناگهان اهمیت پیدا کنند و درجه‌ی اول بشوند و بسیاری از رشته‌ها در انزوا قرار بگیرند؛ مثل بعضی از رشته‌های علوم انسانی و

«7»