کردنی است، تحقیق کردنی است؛ هر چه هست، مقصود معلوم است. ما میگوییم پایهی فناوریهای پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است؛ اگر بخواهید این دانش را از دیگران بگیرید و خودتان مصرفکننده باشید، به هیچ جا نخواهید رسید. باید این دانش در داخل برویَد. فرق میکند که انسان یک چیزی را از دیگری در حدی که او میخواهد به ما تعلیم بدهد، یاد بگیریم و شاگردی کنیم، یا اینکه همواره شاگرد نمانیم؛ همانطور که من مکرر عرض کردهام. همیشه که نمیشود یک ملت شاگرد بماند. ما یک روزی در دنیای علم و مدنیت استاد بودیم؛ حالا به مرحلهی شاگرد تنزل پیدا کردهایم؛ یک مدت هم شاگرد بسیار تنبل بودیم ! اما امروز مشغول حرکتیم و بایستی پیش برویم؛ بخصوص در زمینهی علوم پایه که در حقیقت پایهی نظری هر تحرک علمی و هر فناوری پیشرفته است؛ من تأکید کردهام و میکنم. و البته در کنار این توجه یافتن و سمتگیری دانش، باید به سوی عمل و کاربردی کردن و نیازهای کشور را در نظر گرفتن و در آن جهت حرکت کردن، توجه داشته باشیم. این نکتهی دوم که باید به این اهمیت داد. البته خوشبختانه امروز که ما در هر اجتماع دانشگاهی و دانشجویی شرکت میکنیم، میبینیم صحبت نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری را خیلی خوب تکرار میکنند؛ این حالا به یک عرفی تبدیل شده است. اما حالا باید ما به معنای حقیقی کلمه، این را دنبال کنیم که تحقق پیدا کند. علم را باید برویانیم؛ این چیزی نیست که بدون مدیریت کردن و سرمایهگذاری، به خودی خود به طور مطلوب صورت بگیرد.