و درخواستهایی که بعضی از گذشته متراکم شده است و بعضی هم بالفعل به طور طبیعی وجود دارد، اینها خیلی زیاد و وسیع است. از طرف دیگر، همت انسان مؤمن این است که همهی این مشکلات را برطرف کند؛ اما معلوم نیست واقعیتها اجازهی این را بدهد که بتوان همهی نقاط را در این مدتی که مسئولیت بر دوش این دولت است، برطرف کرد؛ بنابراین اولویتهای کاری را مشخص کنید؛ معنایش این نیست که به کارهای غیراولی نپردازید؛ نه، چند نقطهی برجسته را که میتواند در بخشهای دیگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهارراه به خود میگیرد، اینها را مشخص کنید - چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای فرهنگی و چه در بقیهی زمینههایی که موجود است - و به طور مداوم روی آنها تکیه کنید؛ اگر امر دائر شد بین آنها و غیر آنها، آنها را مقدّم بدارید. نکتهی بعدی توجه دائم به سند چشمانداز است. این سند چشمانداز، مسئلهی مهمی است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاستهای کلی را کسانی نشستهاند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندی دارد و از یک جاهایی شروع میشود؛ لیکن آن کسی که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم میگیرد، خودِ رهبری است؛ این سیاستها، سیاستهای رهبری است. اینها چیزهایی است که با توجه به همهی جوانب ملاحظه شده و این سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سیاستهای کلیای که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامهها رعایت شود و نباید تخلف شود. البته ممکن است بعضی از تاکتیکها به ظاهر با سیاستها متناسب نباشد؛ اما انسان دقت