حقیقتاً برای این کشور و نظام دلسوز است، باید در این زمینه، خود را متعهد بداند. نکتهی بعدی این است که این دولت به عنوان یک دولت « اصولگرا » شناخته شده و رفتار و تلاشی هم که تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعکس شده، همین اصولگرایی را نشان میدهد؛ که انشاءاللَّه خودِ همین برای کشور و شما برکاتی خواهد داشت. شاخصههای اصولگرایی، شاخصههای مهمی است؛ این شاخصهها باید مورد توجه قرار بگیرد، که من به بعضی از اینها اشاره میکنم. در اظهارات شما هم هست، آن را میگویید و تکرار میکنید و در برنامههایتان میگنجانید. تحقق مجموعهی این شاخصهها به معنای حقیقی کلمه، آن وقت دولت را به عنوان یک دولت اصولگرا معرفی خواهد کرد. شاخصهی اول « عدالتخواهی و عدالتگستری » است. به زبان آسان است؛ اما در عمل بسیار کار دشواری است و مقدمات بسیاری لازم دارد. باید خیلی کار کرد تا اینکه عدالت تحقق پیدا کند؛ عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینههای مسایل اقتصادی، عدالت در زمینههای مسایل فرهنگی، عدالت در جایگزین شدن و جای گرفتن در مسئولیتها و مناصب و عدالت در قضاوتهای ما - نه فقط قضاوتی که قاضی در دادگاه میکند، بلکه داوریهایی که ما نسبت به اشخاص و قضایا میکنیم - اینها همه عدالت است و عدالت در آنها نقش دارد. عدالتخواهی و عدالتگستری به معنای همهی اینهاست. البته امروز کشور ما بیش از هر چیز دیگر، تشنهی عدالت اقتصادی است. علت هم این است که واقعاً یک شکافی به صورت میراث معیوبی از گذشته بود