بیانات سال 85


که انتخاب رهبری است - انجام دهد. این، اهمیت مجلس خبرگان را نشان میدهد. در لحظه‌ی بحران، نقش‌آفرینی منحصر به این مجلس است.

و انسان میبیند که این سازوکاری هم که قانون اساسی برای تشکیل مجلس خبرگان فراهم کرده است، عاقلانه‌ترین و متین‌ترین سازوکار است. والّا اگر قرار بود در لحظه‌ی نیاز، آن وقتی که باید از سوی مردم رهبر انتخاب شود یا از سوی گروه خاصی انجام بگیرد - که سابقه نداشت - برای آن گروه قطعاً مشکلات و معضلاتی پیش میآمد که قابل حل نبود. قانون اساسی، مردم را به شکل انتخابات خبرگان، به طور کامل در متن قضیه وارد کرده است؛ مردم انتخاب میکنند، این ذخیره‌ی معنوی را برای کشور ایجاد میکنند و این ذخیره‌ی معنوی در هنگام لزوم، کاری را که باید انجام بدهد، انجام میدهد. این کار اصلی است و اهمیت مجلس خبرگان را از اینجا میتوان فهمید.

خوب، آنچه که بر این معنا مترتب است، الزاماتی است که این جایگاه و نقش مهم، با خود همراه میآورد. این طبیعی است، هر چه کار مهمتر و نقش اساسیتر و محوریتر باشد، طبعاً الزامات هشداردهنده‌تری در کنار آن وجود خواهد داشت.

اولین چیزی که جزوِ الزامات این جایگاه به حساب می‌آید، این است که ما مجلس خبرگان را در وضعی قرار دهیم که برای مردم اطمینان‌بخش و مورد قبول و اعتماد آنها باشد. هر گونه حرکتی که به تضعیف جایگاه مجلس خبرگان بینجامد، نقطه‌ی مقابل این رویکرد است. مجلس خبرگان را نباید تضعیف کرد. مردم وارد میدان میشوند، فکر میکنند،

«3»