نمیخواهم اینها را تکرار کنم که حالا کسانی که مثلاً در علم شیمی پیشرفت کردهاند، به بمبهای شیمیایی و وسایل کشتار جمعی رسیدند؛ کسانی که در علوم هستهای پیشرفت کردند، به بمب اتمی و کشتار فاجعهآمیز ملتها رسیدند؛ اینها حالا مثالهای واضحی است. شما در ملتها نگاه کنید. یک ملت پیشرفتهی از لحاظ علمی را که در دنیا در اوج پیشرفت علمی قرار دارد، در نظر بگیرید، ببینید آیا مردم این کشور حقیقتاً به سعادت رسیدهاند ؟ آیا در آن کشور عدالت وجود دارد ؟ آیا در آن کشور فقر و تبعیض و بیعدالتی از بین رفته است ؟ آیا آنچنان که ادعا میکنند، مردم با آرامش و دور از خشونت و تجاوز و تعدی زندگی میکنند ؟ با اینکه علم در آنجا هست، این واقعیات هم در آنجا هست ! آیا بر زندگی خانوادهها، یک حس اعتماد و آرامشی حکمفرماست ؟ فرزندان در آغوش پدر و مادرها با عواطفِ خوب تربیت میشوند ؟ قتل و ترور و جنایت و اینها در آنجا نیست ؟ میبینید درست به عکس است. امروز بیشترین ناامنی در آن کشوری است که از لحاظ علمی، بالاترین رتبه را دارد؛ یعنی امریکا. هیچ کشوری در دنیا به ناامنی امریکا نیست؛ نه در اروپا، نه در آسیا. بیشترین ناآرامی روانی در آنجاست. بیشترین قتل و خشونت از ناحیهی شهروندان نسبت به یکدیگر در آنجاست. بیشترین تبعیض و فاصلهی طبقاتی در آنجاست. ثروتهایی به بلندی کوه هیمالیا و فقرهای غیر قابل توصیف - یعنی مردن از گرسنگىِ به معنای واقعی - در آنجاست. فاصلهها این است. مهمترین آرمانهای بشری که از اول تاریخ تا حالا با تغییرات زمانه، تغییر نکرده، اینهاست. آرمان مهم بشر « عدالت » و « امنیت » است؛ « آسان زندگی کردن در کنار دیگران » است