اینها « شعائراللَّه » است؛ یعنی جنبهی نمادین دارد. این درس را به جامعهی انسانی میدهد. کارهای نمادین این است. ما میخواهیم در این کشور، معلوم باشد که تحصیل علم و خود علم و تأثیر آن در آیندهی کشور، یک نقطهی برجسته و اساسی برای نظام جمهوری اسلامی است. در حقیقت این نقطهی اساسی و برجستهای در ذهن ملت ایران و برای این ملت است. ما از این ناحیه ضربه خوردهایم؛ از ناحیهی عقبماندگی در علم ضربه خوردهایم. یک روزی یک حرکت علمیای در دنیا به وجود آمد - حرکتهای علمی همیشه در دنیا حکم ظرفهای مرتبط را دارد و به همدیگر وصل میشوند. ملت و جامعهی ما از علم یکدیگر استفاده میکنند - یک روزی مرکز پیدایش علم دنیا اسلام بود؛ بدون اینکه دنیای اسلام با داشتن ابزار علم، برود مثلاً اروپا، افریقا یا هر نقطهی دیگری را استعمار بکند. این علم گسترش پیدا کرد، به همه جا رسید و همه از آن استفاده کردند و بهرهمند شدند. اما در این برههی اخیر - یعنی بعد از رنسانس به این طرف که علم به دست یک مجموعهی اروپایی و غربی افتاد - از علم استفادهی معمولی و طبیعی نشد. علم در دست آنها ابزاری برای تسلط شد؛ سلطهی بر کشورها، و بتدریج مسئلهی استعمار پیش آمد. دویست، سیصد سال شرق، یعنی اغلب مناطق آسیا و اروپا، زیر چکمهی استعمار له شد و غربیها از علم، نه فقط برای سلطهی سیاسی و استعماری، که برای فشردن ملتها و گرفتن شیرهی آنها و امکانات و ثروتهایشان استفاده کردند. همچنان که برای تحمیل فرهنگ خودشان بر ملتهای عقبافتادهی از لحاظ علمی هم استفاده کردند و این آخری - یعنی تحمیل فرهنگ - موجب شد که