معروف خودش را بیان کرد - خواند، انشا کرد و گفت - در مقابل امام رضا ( علیهالسّلام )، وقتی که از خراسان برمیگشت، در بین راههای این شهرهای مرکزی، نزدیک قم و آن طرفها، وقتی که دزدها حمله کردند و قافله را لخت کردند و وسایلشان را جمع کردند، رئیس دزدها که نگاه کرد و دید وسائل افراد قافله جمع شده، به یک بیت از ابیات همان قصیدهای متمثّل شد ،( ۲ ) که آن قصیده اندکی قبل از آن - مثلاً چند ماه قبل - در مروْ خوانده شده بود. این سرعت حرکت شعر، نشاندهندهی قدرت شعری شاعر است که میتواند زبان را آنچنان استخدام کند که بتواند در محیطها رواج پیدا کند. شعر شهریار اینجور بود. امروز شما وقتی نگاه کنید، در محافل ادبی، در محیطهای علمی، در محافل مذهبی، در زبان عامّهی مردم، شعر شهریار به شکل یکسانی رواج دارد؛ یعنی مخصوص مجمع ادبا نیست. ما زمان جوانی خودمان، شعرای بزرگی داشتیم؛ در ایران غزلسراهای خوبی بودند که انصافاً برجسته بودند، لکن شعر آنها در زبان مردم مطلقاً وجود ندارد؛ یعنی شما کسی را نمییابید که با شعر آنها ترنّم کند، تغزّل کند، یا خوانندهای آن را بخواند، یا در زبان عامّهی مردم وجود داشته باشد؛ چه برسد به اینکه آنقدر رواج پیدا کند که در مجالس و محافل عمومیِ مردمی خوانده بشود؛ ما شعرای اینجوری داشتهایم که شعرشان در این سطح نیست. این یک خصوصیّتی برای شعر شهریار است و از برجستگیهای شهریار محسوب میشود. در ضمن اینکه یک ادیب نمیتواند در شعر او ایراد وارد کند - یعنی گاهی اوقات شعر آنچنان است - در بین غزلهای