بیانات سال 85


شهریار غزلهایی است، یعنی ابیاتی دارد که در این ابیات حتّی یک حرف حشو و زائد هم وجود ندارد؛ کاملاً مستحکم، پرداخته، ساخته، چیده:

در وصل هم ز شوق تو ای گل در آتشم‌

عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم

این بیت در آن حدِّ اعلای زیبایی شعری و کمال شعری است، که هیچ نمیشود کسی ایرادی به این شعر وارد کند. درعین‌اینکه از لحاظ شعری در این رتبه است، برای مردم معمولی، برای آدمی که میخواهد شعری ترنّم کند، برای کسی که میخواهد در محفل عامّه‌ی مردم شعری بخواند، این شعر، شعر قابل قبول، قابل فهم، قابل ارائه و روانی است؛ این هنر شهریار است.

به‌هرحال شهریار شاعر بسیار بزرگی است. تجلیل از او حقیقتاً تجلیل از شعر فارسی و ادب فارسی است. علاوه‌ی بر این، شخصیّت خود شهریار به نظر من با قطع نظر از محصول ذهن او - که شعر او است - شخصیّت برجسته‌ای است. بنده با اینکه سالهای متمادی با شعر شهریار آشنا بودم، خود او را از نزدیک ملاقات نکرده بودم تا سفر تبریز که دوستان اشاره کردند .( ۳ ) آن اوّلین دیدار من با مرحوم شهریار بود، لکن دورادور شهریار را کاملاً میشناختم -[ از طریق‌ ] دوستانی که به تبریز میرفتند و او را میدیدند و می‌آمدند؛ کسانی که با او معاشرت کرده بودند - شهریار یک شخصیّت نظیف و پاکیزه و دارای خصال برجسته‌ی اخلاقی بود. یک انسان متواضع، حق‌پرست، پارسا، بسیار صمیمی و صادق؛ از

«5»