بیانات سال 85


قرار داریم و با این نسبتی که ما از لحاظ جمعیت و سطح ارضىِ جغرافیایی نسبت به کل بشریت و کل عالم داریم، امکاناتمان بالاست و کشور فقیری نیستیم. من یک وقتی آمار اینها را در همین سخنرانیهای عمومی گفته‌ام و پخش شده، نمیخواهم تکرار کنم. ما تقریباً یک صدمِ جمعیت دنیا را داریم و یک صدمِ وسعت ارضىِ کره‌ی زمین را هم داریم؛ آن وقت ذخایر ما در زمینه‌های مهمترین عناصر تشکیل‌دهنده و پیش‌برنده‌ی تمدن کنونی دنیا - یعنی فولاد، مس و چند عنصر دیگر - بیش از یک درصد است؛ سه درصد، چهار درصد، پنج درصد؛ به نفت یا گاز که میرسیم، ناگهان رشد جهشیای هم مشاهده میکنیم. استعداد انسانی هست، استعداد طبیعی هست و تجربه‌ی کارکرد هم هست. ما نگاه میکنیم هر جایی که تلاش کردیم، زحمت کشیدیم و یک توجهی نشان دادیم، پیش رفتیم. خوب، حالا آقای دکتر مرندی رنجها و دردها و غصه‌ها و نگرانیهای سه، چهار سال اولِ انقلاب در زمینه‌ی کمبود پزشک، کمبود استاد دانشگاه و کمبود فضای آموزشی دانشگاه و آموزش و پرورش را بیان کردند؛ یک داستانی است، که آن روزها از مشاهده‌ی این کمبودها، چه بر ماها میگذشت ! برای جراحی قلب، هفت، هشت سال در این کشور وقت داده میشد. یک نفر میخواست مثلاً برود قلبش را عمل جراحی کند، دریچه‌اش را عوض کند، یا عمل پیوند رگ و غیره انجام دهد، بایستی هشت سال منتظر میماند ! این مال بیست سال پیش است. خیلیها هم میمردند. ما امروز وقتی به آن گذشته نگاه میکنیم، میبینیم حرکت کشور در این زمینه‌ها، یک حرکت غیر قابل تصوری است؛ حرکت، خیلی خوب بوده. کار کردیم، نتیجه‌اش را هم داریم

«5»