که ما را به عنوان یک عنصر ایرانی و مسلمان، و دارای نگاههای بلند به افقهای دور راضی بکند و هم اینکه در عین حال حرکتی که ما کردهایم، این حرکت، حرکت بسیار خوب و پُرشتابی بوده است؛ این شتاب را باید نگذاریم کم بشود. البته باید بیشترش هم بکنیم. من حدود یک سال و نیم پیش در یک مجمع علمی - شبیه همین مجموعهی شما، که جوانها و دانشجوها و زبدهها و اینها بودند - گفتم من انتظارم این است که ما پنجاه سال دیگر ( نمیگویم ده سال، پانزده سال دیگر ) در دنیا و در سطح عالم، حرف اول علمی را بزنیم؛ یعنی مرزهای علم را ما تعیین کنیم. کار به جایی برسد که زبان ما - که زبان فارسی است - در دنیا زبان علم بشود. این، آن افقی است که جلوِ چشم من است. برای اینکه به این نقطه برسیم، اولاً باید باور کنیم که این میشود. اگر شما که استادید، آن آقا که دانشجوست و آن شخص سومی که مدیر و در رأس تشکیلات است، باور نداشته باشد که این کار عملی است، بدانید قطعاً نخواهیم رسید. باید باور کنیم. من حرفم این است: من میگویم زمینههای این باور موجود است. اولاً استعداد ما ایرانیها در زمینههای علمی، در دنیا اثبات شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسی شده است و از نظر من، قطعی است. در پیشرفتهترین دانشگاههای دنیا، عنصر ایرانی از متوسط استعدادهایی که در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنی متوسط استعدادِ ایرانی از متوسط استعداد جهانی، سطحش بالاتر است. هم زمینههای طبیعی کشور، این را نشان میدهد. ما در جای خوبی از دنیا قرار داریم، از جمعیت خوبی برخورداریم، با سطح جغرافیایی خوبی