استقامتید. یک وقتی در دوران دفاع مقدس، شرق و غربِ دنیا با هم علیه ملت ما همدست شدند؛ ملت ایستاد؛ امام مثل کوه استواری ایستاد و ملت هم به او لبیک گفتند. این استقامت، ما را در این جنگ طولانی و دشوار - هشت سال (!) - موفق کرد و پیروز شدیم، و دشمن خوار و خفیف شد. همهی آن نیروهای جهنمی که پشت سر رژیم بعثی بودند، مجبور شدند به قدرت و عظمت ملت ایران اعتراف کنند. بعدها هم به شکلهایی دیگر و امروز هم به شکل دیگر. « تهدید » یکی از کارهای دشمن است؛ یکی از شیوههای دشمن، تهدید کردن است. ممکن است در یک مواردی تهدید خود را عمل هم کند؛ اما آن ملتی در این میدان کشمکش خواهد توانست عظمت، عزت، هویت و منافع خود را حفظ کند که عقبنشینی نکند و بایستد. این استقامت - « فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم »؛ تا وقتی که دشمن در مقابل شماست و علیه شما ابزارهای تهدید و تخویف خود را مطرح میکند، باید ایستادگی کنید - در چند جای قرآن تکرار شده است؛ ایستادگی. یک ملت منافعی دارد - مشروع و مباح، معقول و منطقی - خوب میخواهد این منافع را تحصیل کند. ملت، استعدادی در جوانانش هست، برکاتی در زمینش هست و موقعیتی در جایگاه جغرافیاییاش هست؛ یک ملت حق دارد از اینها استفاده کند. قدرتهای زورگوی دنیا ( نه امروز، از قدیم ) عادت کردهاند دست روی منافع ملتها بگذارند و بگویند این مال من. هرجا ملتها و رهبران آنها کوتاه آمدهاند، آنها جریتر شدهاند. انگلیسها شبهقارهی هند را در قرن نوزدهم گرفتند، ثروت شبهقاره را مثل خونی نوشیدند، خودشان را قوی کردند و هند را ضعیف.