برای اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکی تمرین و مجاهدت خود ماست و یکی هم آموزشهای اخلاقی که به وسیلهی آموزش و پرورش، مراکز تربیتی و مراکز آموزشی و علمی باید در همهی سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یک قلم از کارهای لازم در سال پیامبر اعظم الهی است؛ یعنی خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر کنیم. یک فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هر کدام از آنها در ما هست، سعی کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستی از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعی کنیم با تمرین، آنها را برای خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق - یعنی پیامبران و ائمهی معصومین ( علیهمالسّلام ) - این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش میبرد؛ این عشق را باید در خودمان روزبهروز بیشتر کنیم. « الّلهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک »؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یک قلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است. یک قلم دیگر مسئلهی استقامت و ایستادگی است. در سورهی « هود » خدای متعال به پیغمبر میفرماید: « فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا ». یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: « شیّبتنی سورة هود »؛ یعنی سورهی « هود » من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سورهی هود ؟ نقل شده است که مراد، همین آیهی « فاستقم