در حالی که او جلودار این قضیه بود. و اگر او نبود، قطعاً مسئلهی ملی شدن صنعت نفت در این کشور، به جایی نمیرسید. بعد هم در انقلاب اسلامی که دیگر واضح است. ببینید، با مردم بودن این است. روحانی که راه افتاد، دنبالش مردم راه میافتند. فإذا ولىّ أبودلف ولّت الدّنیا علی أثره این خاصیت روحانی شیعه است. حالا انقلاب اسلامی پیروز شده است، گفتمان روحانی شیعی، یعنی اعتقاد به حاکمیت الهی و حاکمیت شریعت الهی، پیروز شده و در جامعه تطبیق پیدا کرده است و روحانیت هم با همان نقش مستقل خودش در صحنه است؛ اما نه هیچ مرجعی را دستگاه سیاسی تعیین میکند، نه هیچ روحانیای را، ولی امام جمعه مستثناست؛ چون امامت جمعه از شئون حکومت است و حاکم وقت باید امام جمعه را معین کند. در عین حال، امام جمعه یک روحانی است؛ یک غیرروحانی و کسی که صلاحیت روحانی بودن را ندارد، نمیتوان به امامت جمعه منصوب کرد. باز شأن روحانی در درجهی اول است و شأنِ جنبهی سیاسىِ امامت جمعه در درجهی بعد. این، خصوصیت ماست. حالا ما در دوران انقلاب اسلامی قرار گرفتهایم؛ شما جوانهایش هستید و ما پیرمردهایش؛ کسانی هم بعد از شما خواهند آمد و این سلسله ادامه پیدا خواهد کرد. وظیفهی ما چیست ؟ اولین وظیفهی ما این است که این نقش روحانیت اصیل را جدی بگیریم. من بارها گفتهام که با همهی این وسایل ارتباط جمعیای که وجود دارد - البته روحانیت باید از همهی این وسایل ارتباط جمعی استفاده کند؛ از اینترنت و تکنولوژیهای جدید ارتباطاتی