بیانات سال 85


با مواد مخدر، راه مبارزه با بی احترامی به بزرگترها - که خوشبختانه این عیب خیلی در جامعه ی ما وجود ندارد، اما حالا کم و بیش ممکن است یک جاهایی دیده شود - راه مبارزه با بی اعتنایی به مادر، بی اعتنایی به پدر و مبارزه با دروغگویی و کم تحملی چیست ؟ چرا همدیگر را تحمل نمی کنیم و عیب جویی می کنیم ؟ در یک محیط واحد، با یک جهتگیری واحد، یک نقطه و خدشه ی کوچکی موجب می شود که این گروه در مقابل آن گروه بایستد و آن گروه در مقابل این گروه.

من این را به شما بگویم - با تجربه ای که بنده از اول انقلاب تا حالا دارم - که غالبِ دسته بندیهای سیاسىِ کشور ما از این قبیل بود که متأسفانه بعد به دسته بندیهای عمیق تر هم منتهی شد. در آن سالهای ریاست جمهورىِ بنده، دو گروه در کشور بودند: چپ و راست. یک عده ای می گفتند چپ، یک عده می گفتند راست. بنده یک بحث تحلیلىِ مفصلی کردم - سالهای ۶۲، ۶۳ بود؛ حالا دقیقاً یادم نیست - و ثابت کردم که این اختلافات مثل اختلافات قبائل قدیمی عرب است. یک قبیله با یک قبیله ی دیگر بد بود؛ منشأش نه یک مبنای اقتصادی بود و نه یک مبنای اعتقادی. فرض کنید یک وقتی اسب این قبیله در مرتع یکی از افراد آن قبیله چریده، او هم مثلاً گفته بالای چشمت ابروست؛ این هم یک جوابی داده و احیاناً خونی هم بینشان ریخته شده یا نشده، اما این دو تا قبیله دیگر تا ابد باید با هم دشمن باشند ! بنده ثابت کردم که اختلافات آن روزِ چپ و راست در کشور ما از این قبیل است؛ و بود. اختلافات عاطفی و اخلاقی به دسته بندیهای سیاسی تبدیل شده بود. البته امروز آن طور نیست. امروز یک عده عمیقاً با نظام جمهوری

«30»