که مردم بفهمند و قبول کنند که شما دارید کار میکنید و دارید به سمت اهداف حرکت میکنید. مردم ما، مردم بزرگواریاند. بنده تاریخ را زیاد خواندهام، با مسائل گوناگون کشورها و ملتها هم آشنا هستم؛ خیلی از ملتها این نجابت، این صبر، این واقعبینی و این همراهی و همدلی را ندارند؛ کما اینکه بسیاری از ملتها این آگاهی و هُشیاری را ندارند که ملت ما دارد. ملت ما همینقدر احساس بکنند که مسئولان کشور میخواهند برای آنها کار کنند و در میدانند، بیکار ننشستهاند و برای خودشان چیزی نمیخواهند. این که ما اینقدر روی سادهزیستی مسئولان تکیه میکنیم، این برای همین است که به مردم نشان بدهند برای خود کیسه نمیدوزند و به فکر ثروتاندوزی برای خودشان نیستند؛ این، مردم را امیدوار میکند و اعتماد آنها را برمیانگیزد. خیلی فرق است بین آن مسئولی که در دوران کوتاه مسئولیت خود در فکر این است که یک آیندهی مالی برای خود تأمین بکند؛ دائم به این طرف و آن طرف دست میاندازد و چنگ میزند، شاید بتواند آیندهی مالی و زندگی خودش را تأمین کند، و آن انسانی که در دوران مسئولیت، اصلاً به فکر تنها چیزی که نیست، مسائل شخصی است؛ اینها خیلی با هم تفاوت دارند. امروز در دنیا هر کسی به وزارتی، ریاستی و مدیریتی میرسد، جزو اولین اهدافش این است که از طرقی - حالا ولو ظاهراً قانونی - آیندهی خودش را تأمین کند؛ فردا که از کار کنار رفت، در فلان کمپانی، در فلان شرکت و در فلان سرمایهگذاری مهم سهمی داشته باشد. ما در نظام جمهوری اسلامی مایلیم مسئولان ما اینطور نباشند. خوشبختانه میبینید امروز