بتوانند به مسائل معنوی بپردازند، خود این یکی از کارهای مهم است؛ این را ما نفی نمیکنیم. اما این انگیزههای مادی را تا آنجایی که ممکن است، باید از دلها خارج کرد؛ این انگیزهی بازارگردی و سوغاتخَری و اینها را باید کم کرد؛ نگاه به حج به صورت یک سفر گردشی یا خدای نکرده با یک اهداف دیگر، که دیگر آنها قابل ذکر هم نیست. ولی این نفس و هوای انسان، انسان را به خیلی جاها میکشاند. باید اینها را مراقبت و جلوگیری کرد. این انگیزههای مادی باید در حج - چه در حاجی، چه در همراه، چه در کارگزار - دور شود؛ این هم یک نقطه است که اگر بخواهیم از آن ظرفیت عظیم استفاده کنیم، یکی از شرایطش این است. یکی دیگر از شرایط، همین « مسئلهی اتحاد مسلمین » است. حج باید آئینهی اتحاد باشد، نه آئینهی اختلاف. اگر قرار باشد ما همه یکجا جمع بشویم تا در آنجا یکی به یکی بگوید تو بدی، آن دیگری بگوید تو بدتری؛ این چه جمع شدنی است ! اگر اختلافی هم وجود دارد، جای بروزش آنجایی نیست که خدای متعال فرموده است: جمع بشوید تا « لیشهدوا منافع لهم » که منافع خودشان را در آنجا به دست بیاورند. بعضیها - حالا نگاه خوشبینانه همین است که بگوییم کجسلیقگی است، والّا اگر به چشم بدبینانه نگاه کنیم، حرفهای دیگر هم میشود زد - حج را جایی قرار میدهند برای دندان نشان دادن و لج کردن و چهره در هم کردن نسبت به اختلافات فرقهای و طائفی؛ شیعه و سنی را آنجا مقابل هم قرار دادن. چقدر باید به ما بگویند تا باور کنیم که امروز بیش از گذشته اختلافات شیعه و سنی یکی از محورهای اساسی است که