« حج » موجب میشود که این فارقها کمرنگ شود و آن جهات اشتراک و اتحاد بین ملتهای گوناگون برقرار گردد. بنابراین ما هیچ واجبی را با این ابعاد گسترده و عظیم نداریم. علت این هم که به ما گفتهاند این عملیات را با هم انجام بدهید، در یک « فی ایّام معدودات »، « فی ایّام معلومات » در یک وقت معینی باید انجام بدهید، همه در این موعد و در این میقات باید جمع بشوند، به نظر میرسد همین باشد که خواستهاند این آثار، ابعاد بینالمللی پیدا کند. والّا میگفتند هر کسی در طول سال، هر وقت خواست بیاید همین عملیات را انجام بدهد. این را نگفتهاند؛ مثل عمره؛ در عمره هر کسی هر وقتی خواست، میرود انجام میدهد، عمل مستحبی است؛ اما حج اینطور نیست. حج باید در یک وقت معینی باشد؛ میخواهد همه آنجا جمع شوند. برای چه جمع بشوند ؟ جمع بشوند که با هم دعوا کنند ؟ « لا رفث و لا فسوق و لا جدال فی الحجّ »؛ پس جمع شدن برای دعوا کردن نیست، برای احساس بیگانگی از هم نیست؛ پس برای چیست ؟ برای همین احساس اتحاد و یگانگی است؛ این احساس را در خود و طرف مقابل به وجود آوردن است. حقیقتاً دنیا و آخرت در قضیهی حج گنجانده شده است؛ این ظرف بسیار وسیع و پُراستعداد و پُرظرفیتی است که از این میشود استفاده کرد. اگر من و شما - هر کدام - در یک بخشی، در یک ردهای تلاش کنیم که این ظرفیت شناخته شود و از آن استفاده بشود، آن وقت اجر و پاداش خواهد داشت. لذا این عمل، بسیار عمل مهمی است و کارگزار آن هم حقیقتاً باید احساس افتخار کند.