بسم الله الرّحمن الرّحیم اولاً از آقایان خیلی متشکریم. هر دو مقوله، حقاً و انصافاً در خور توجه فکرهای نقادِ محققان و صاحبنظران هست. من در مقولهی خودِ مسئلهی مشروطیت چند نکته در ذهنم هست، که آنها را عرض میکنم. آقای نجفی درست گفتند که اگر ما چشمانداز گذشته را درست تشخیص بدهیم، برای ترسیم چشمانداز آینده، خیلی مؤثر خواهد بود؛ و اصلاً معرفت و شناخت جریانها جز با این کار ممکن نیست. بنابراین، نگاهی بکنیم و ببینیم چه اتفاقی در مشروطیت افتاد. البته با دوستان در دو سال قبل هم که جلسه داشتیم، صحبتهایی در این زمینهها شد و من، فیالجمله، در جریان تفکرات و اقدامات آقایان هستم، که جهتگیریهایشان کاملاً درست است؛ منتها حالا آنچه که به ذهنم میرسد، عرض کنم: در مشروطیت، نقش علما نقشی نیست که قابل مقایسه با نقش دیگران باشد. در سالهای پیش از مشروطیت - یعنی سالهای سلطنت مظفرالدین شاه - انجمنهای پنهانی تشکیل میشد و نشستهای گوناگونی بود که هم علما، هم غیرعلما بودند و آثار آنها در مشروطیت منعکس بود؛ منتها آن چیزی که مشروطیت را به ثمر رساند، این بیانات در دیدار شورای مرکزی و کمیتههای علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت