محیط زیست، مرگ و میر، باروری، زیبایی و هنر، رفتارهای گوناگون مردم در سطح جامعه با یکدیگر، و فراتر از همهی اینها، در دین، فلسفه و اخلاق تأثیر خواهد گذاشت. امروز در دنیا به زبان کودکی به کودکان فلسفه میآموزند؛ یعنی چیزی که از نظر بعضی از طراحان کشور ما بیمعنی است؛ فکر میکنند فلسفه مخصوص آدمهای ریش و سبیلدار و کسانی است که یک سنی از آنها گذشته باشد. نگاه مدرن به مسائل حیات، امروز پیشروان علمی دنیا را به اینجا رسانده که باید فلسفه را از دورهی دبستان به کودکان تعلیم داد؛ البته با زبان کودکی. این را به عنوان یک مثال عرض کردم برای روشن شدن این مطلب که آموزش و پرورش چقدر میتواند در آیندهی یک کشور اثر بگذارد، که البته برای شما هم روشن است. اکنون اقتصادِ مبتنی بر علم، سیاستِ مبتنی بر علم و جامعهی علممحور، جزوِ شعارهای امروز دنیاست. ما اگر بخواهیم از قافلهی حرکت جهانی عقب نمانیم - چه برسد به اینکه بخواهیم نقش تعیینکننده، پیشرونده و پیشبرنده ایفا کنیم - چارهای نداریم جز اینکه یک نگاه بنیانی و اساسی به آموزش و پرورش بیندازیم. در زمینهی عدالت هم همینطور است. بعضی از دوستان به مسئلهی عدالت در آموزش و پرورش اشاره کردند؛ اگر ما در مدیریت آموزش و پرورش به مسئلهی عدالت توجه کنیم، نتیجه این خواهد شد که در آیندهی کشور، عدالت نسبی بین قشرها و مناطق کشور برقرار خواهد شد. اگر ما امروز در آموزش و پرورش نگاه عدالت محور نداشته باشیم،