اسلامی، برای چنین موجودی میماند و میرائی ندارد؛ مثل سلسلهی انبیاء الهی و اولیاء الهی که جسمشان از مردم غایب شد، اما حقیقتشان و هویتشان زنده است. رهبران مادی را با انواع حیلهها میخواهند در دلها زنده نگه دارند، نمیشود. جسد لنین - رهبر شوروی - را مومیائی کردند تا بماند و جلوِ چشم باشد، اما نماند. آن مومیائی - یک جسم بیارزش - آن فکر و آن اصول و آن یاد، همه محکوم به زوال شد؛ هم در جامعهی خود او، هم در سطح جهان. تفاوت رهبری و زعامت معنوی و روحی این است. علت هم همان اتصال با منبع اصلی قدرت، ارتباط با خدا، همه چیز را از او دانستن و همه کار را برای او کردن، است. این راز اقتدار و ماندگاری و نفوذ مردان خداست. امام با این دید و با این مبنا، همچنان زنده خواهد ماند. دشمنان او، مخالفان او، معارضان دینی و سیاسی او، رفتند و خواهند رفت؛ اما امام بزرگوار با فکرش، با هویتش و با وجود حقیقیاش در جامعهی اسلامی و در جامعهی بزرگ بشری ادامه پیدا خواهد کرد و روز به روز برجستهتر و قویتر و محسوستر خواهد شد. راز قدرت معنوىِ امام بزرگوار ما این است. سرّ این نفوذ عجیب که این مرد بزرگ در دل تودههای عظیم مسلمان در کشورهای مختلف راه یافت و راز این نفوذ عظیم، این است: از خود