ساعت، زمان کمی است. باید کمیت نسبی را نگاه کرد. راهش این است که به خروجیها نگاه کنید. ببینید آنچه انجام گرفته، مطلبی را که من در سالهای گذشته یکی دو مرتبه گفتهام، آن را تأمین کرده یا نه. و آن، این است که قوهی قضائیه از نظر مردم به عنوان یک ملجأ و پناه، احساس بشود و دیده بشود؛ دلِ مردم اینجوری گواهی بدهد. به هر کس ظلم شد، هر کس احساس کرد به او ظلم شده، به خودش، در دلش، به دیگران، بگوید میروم قوهی قضائیه و مشکلم را حل میکنم؛ یک چنین نگاه امیدوارانهای به قوهی قضائیه باید در کل جامعه شکل بگیرد. این اگر شده باشد، شما به مقصودتان رسیدهاید؛ اگر نشده باشد، پس باید هنوز کار کنید. به خروجیها نگاه کنید. باید کاری کنید که قوهی قضائیه بشود ملجأ و پناه برای همه؛ از عالی و دانی. شکی نیست که یک عدهای از قوهی قضائیه همیشه ناراضی خواهند بود. « و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین ». قرآن میگوید اگر در قضاوتی که پیش پیغمبر میکنند، حق به طرف آنها داده بشود، قبول میکنند؛ اگر حق به طرف مقابل داده بشود، نه؛ اعتراض میکنند ! زیر بار نمیروند ! همیشه همینجور است. لکن در کل جامعه، آن قوهی قضائیهای که قاطع، به قانون و وظائف خود عمل میکند و ملاحظهی کسی را نمیکند و با متخلف به طور جدی برخورد میکند - مخصوصاً اگر متخلف در داخل خود قوه باشد، بشدت با آن برخورد میکند - با یک چنین قوهی قضائیهای، مردم دلشان و پشتشان گرم میشود. این را