جامعهی مداحان بر زبان آوردند، جلسه درست کردید، مطالبی گفتید - در پاسخ همین سئوال است که: چه کار بکینم ؟ این « چه کار بکنیم » یک کلمهای است که یک کتاب جواب دارد. اگر سه جمله از این کتاب را بخواهیم عرض بکنیم، یکیاش این است که: وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه ؟ در افزایش ایمان مخاطب. این البته گفتنش آسان است؛ آدم بالای گود بنشیند و یک دستوری به آن پهلوان وسط گود بدهد. عمل کردنش سخت است. اما شماها میتوایند عمل کنید. شماها صدایتان خوب است، حافظهتان خوب است، نیرو و نشاطتان خوب است؛ میتوانید همهی این کارهائی را که گفتم، انجام بدهید. به جوانها توصیه میکنم شیوههای پیشکسوتها را بکلی کنار نگذارند؛ دست نکشند. من با نوآوری موافقم؛ نوآوری هیچ اشکالی ندارد؛ اما اگر بخواهید در این نوآوری کمال پیدا کنید، بایستی این نوآوری در امتداد شیوهی گذشتگان باشد. « العلی محظورة الّا علی من بنی فوق بناء السّلفی ». یک طبقه ساختهاند، شما روی آن طبقه یک طبقه بسازید؛ دیگری بیاید روی آن طبقهی شما یک طبقه بسازد؛ آن وقت بناء میشود مرتفع. و الّا یکی ساخت،