قانونی باقی نمیماند، ضابطهای باقی نمیماند. ضابطه مقدم است بر هر مصلحتاندیشی، بر هر نگاه و دید و بینش. البته در نگاه فقهی یا استنباط حقوقی در شورای نگهبان ممکن است تغییراتی پیش بیاید؛ این ایرادی ندارد؛ برای هر مجتهدی تبدّل رأی پیش میآید. امروز از دلیل، یک چیز میفهمد؛ یک روز دیگر ممکن است به همان دلیل نگاه کند، چیز دیگری بفهمد؛ این اشکالی ندارد. تبدّل رأی شورای نگهبان در موارد گوناگون، عیب نیست؛ منتها همین تبدّل رأی هم بایستی منطبق باشد بر ضوابط و قوانین، و منضبط باشد. نکتهی دیگری که من قبلاً هم گفتهام، این است که آنچه را که در شورای نگهبان به عنوان نظریه و به عنوان رأی صادر میشود - چه در زمینهی ارتباط با قانون اساسی، چه در زمینهی ارتباط با شرع، موافقت و عدم موافقت - با استدلال و استنادِ محکم همراه شود؛ این استدلالها یک مجموعهی حقوقىِ بسیار باارزشی را تهیه میکند؛ میتواند مرجعی قرار بگیرد برای همهی کسانی که در زمینهی مسائل حقوقی و شرعی و مسائل قوانین و اینها کار میکنند. در خود شورای نگهبان برای یک مسئله گاهی مباحثات فراوانی انجام میگیرد، حرفهای خوب گفته میشود، استدلالهای گوناگون در مقابلهی با نظرات یکدیگر مطرح میشود؛ اینها چیزهای خیلی خوبی است، اینها چیزهای باارزشی است؛ اینها ثبت و ضبط بشود و در اختیار افکار صاحبنظران قرار بگیرد تا اهمیت کار شورا حس شود.