گاهی انسان خطائی هم بکند، لغزشی هم بکند. من هویت جهاد را درنظر دارم که برکات زیادی هم بحمداللَّه داشته. حالا من یک جمله درباب جهاد میگویم، بعد هم یک چند جملهای درباب علم و تحقیق و آیندهی کار کشور در این زمینه عرض خواهم کرد. جهاد دانشگاهی مرکب از دو کلمه است دیگر: جهاد و دانشگاه؛ هم باید در آن جهاد باشد، هم باید متناسب با دانشگاه باشد. جهادی عمل کردن، مفهوم خاصی دارد. هرجور کاری، جهادی نیست. جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ریشه یکیاند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست؛ جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزهی در همین اصطلاح متعارف فارسىِ امروز ما. مبارزه انواع و اقسامی دارد: مبارزهی علمی داریم، مبارزهی مطبوعاتی داریم، مبارزهی سیاسی داریم، مبارزهی اقتصادی داریم، مبارزهی نظامی داریم، مبارزهی آشکار داریم، مبارزهی پنهان داریم؛ اما یک نقطهی مشترک در همهی اینها وجود دارد و آن اینکه در مقابلِ یک خصم است؛ در مقابلِ یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد؛ مبارزه در مقابلِ یک دشمن است. فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هفته مثلاً پنج تا کتاب میخواند؛ خیلی کار بود؛ اما لزوماً مبارزه نبود؛ جهد بود، جهاد نبود. اگر میخواست جهاد باشد، باید کتابی را میخواند که در حرکت او در مواجههی با رژیم