همین تکبر ابلهانه و احمقانه هم یکی از عوامل همان سقوطی است که انتظارِ اینها را میکشد. اینها سقوط میکنند. یک هارت و هورتی امروز میکنند؛ اما در سراشیب دارند حرکت میکنند، خودشان هم ملتفت نیستند؛ البته هوشیارهاشان چرا. هوشمندانشان سالهاست فریاد میکشند، هشدار میدهند؛ زنگ خطر ! منتها کیست که بشنود؛ مَستند. مست. سکران سکر هوی سکر مدامة انّا یفیق فتی به سکران دو مستی در اینهاست؛ مستىِ هواپرستی، مستىِ قدرت. آدمی که یک مستی داشته باشد، نمیشود چیزی در مغزش فرو کرد؛ وقتی دو مستی به سراغ کسی بیاید، که واویلاست ! هم از آن زهرماریهای سگی بخورد مثلاً، هم قرص اکستازی؛ اینها هر دو را خوردهاند ! حالا شمشیر علم هم دست اینهاست. بایستی با شیوهی هنرمندانه و با مانور خردمندانه، اینها را گرداند و به زمین زد؛ و انشاءاللَّه به زمین میزنیمشان. توجه داشته باشید که ما دنبال این علم نیستیم. ما دنبال علمی هستیم که ما را به معنویت، به انسانیت، به خدا، به بهشت نزدیک کند. و شما جوانها دلهاتان پاک است. من این حرفها را دارم میزنم، اما آن دلی که بیشتر آمادهی شکل گرفتن از این حرفهاست، دل شماست. شما هستید که با دلهای جوان خودتان و با روحیههای شاداب و باطراوت خودتان، میتوانید این مسیر را طی کنید.