حالا حرف اصلیای که من میخواهم در جملات کوتاهی امروز عرض کنم، این است که سرکوب انقلاب و شکست انقلاب - که یک پروژهی استکباری بود - در این منطقه شکست خورده است و بعکس، مهاجمین به انقلاب، حتّی در حجم دولت حجیم و قدرتمندی مثل امریکا، روزبهروز به شکست و انهزام نزدیکتر میشوند. امروز ما نشانهها و علائم واضح شکست را در سیاستهای امریکائی در منطقه مشاهده میکنیم. اینها برای ملت ما و برای جوانان ما و برای تحلیلگران ما سرفصلهای مهمی است که باید روی آن واقعاً تدبر کنند. یعنی بحث عظیم مواجههی نیروهای مردمىِ متکی به معنویت با نیروهای مادىِ متکی به زور و تهدید، یک بحث بسیار مهم و جدیدی است که باید در مباحث علوم اجتماعی و روانشناسی ملتها و روانشناسی اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد؛ این کاملاً مغفولٌعنه است. ملتی مثل ملت ما که نه بمب اتم دارد، نه از لحاظ علمی به او فرصت داده شده در طول صد سال که همپای پیشروان قافلهی علمی حرکت کند و مواقع زیادی عقب مانده، هم از لحاظ ثروتها به پای آن کشورهای ثروتمند نمیرسد، اما در عین حال این کشور و این ملت توانسته است توطئههای مجموعهی کشورهای قدرتمندِ برخوردار از سلاح و تکنولوژی و ثروت مادی و رسانهای را در مهمترین میدانها به عقبنشینی وادار کند و شکست بدهد. این علتش چیست ؟ این در خور تأمل و تدقیق است. این را باید دانشمندان علوم سیاسی و علوم اجتماعی تحلیل کنند؛ ببینند نقش