فهو حدّهنّ »؛ هر کس فرائض را ادا کرد، آنها را به حد ومرز خود رساند. « و شهر رمضان فمن صامه فهو حدّه »؛ مثلاً ماه رمضان که تمام شد، شما این فریضه را به مرز خودش رساندید؛ تمام شد و دیگر چیزی بر شما واجب نیست. « والحجّ فمن حجّ فهو حدّه »؛ هر کس حج را به جا آورد - به اعمال پایان حج که رسید - آن را به مرز رساند. این در صورتی است که در هر دو جا « فهو حدَّه » بخوانیم. البته میشود « فهو حدُّه » هم با یک تعبیر دیگری خواند؛ اما « الّا الذّکر »؛ فقط ذکر مثل بقیهی فرائض نیست. دیگر بقیهی فرائض را ذکر نفرمودند؛ زکات را وقتی دادید، دیگر واجب نیست، به همان اندازهای که مقرر شده است. خمس را همینجور، صلهی رحم را همینجور. بقیهی فرائض و واجباتی که هست، همه از همین قبیل است، مگر ذکر؛ « الّا الذّکر فانّ اللَّه عزّ و جلّ لن یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدّا ینتهی الیه »؛ خدا به ذکرِ قلیل راضی نشده است؛ حدی برای آن قرار نداده است که بشود به آن حد رسید. « ثمّ تلا »؛ بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: « ﴿یا ایّها الّذین امنوا اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا ﴾ ». اهمیت ذکر این است. در دنبالهی آیه میفرماید که: « ﴿هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته ﴾ ». مرحوم علامهی طباطبائی ( رضوان اللَّه علیه ) در المیزان میفرمایند: این آیهی شریفهی « هو الّذی یصلّی » در مقام تعلیل برای امر « اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا » است؛ یعنی این ذکر کثیری که از شما خواسته شده است، به این خاطر است که خدائی را یاد کنید که این خدا همان کسی است که