البته - در پرانتز عرض کنیم - راهش هم همین است که این را به ایمان دینی و به عقاید دینی وصل کنید. آنجاست که تکلیف الهی، انسان را هیچ وقت فارغ نمیگذارد. آنهائی که توانستند مبارزه کنند، آنهائی که توانستند طاقت بیاورند، آنهائی که توانستند در مقابل مشکلات سینه سپر کنند، آنها از این دستورالعمل، از این نسخه بهره گرفتند؛ والّا امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانی است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهی و اینها، بعد پسفردا از محیط دانشجوئی که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز برای استمرار است. مرکز دوم، خودِ دانشگاه است. شما امروز دانشجوئید و انگیزههائی هم دارید؛ خیلی هم خوب، فردا جای شما - پنج سال دیگر، شش سال دیگر که شما دانشجو نیستید - آنهائی که میآیند، وارث چه هستند ؟ به تعبیر دیگر، آنها چگونه این محیط را شکل خواهند داد ؟ بخشی از این کار به عهدهی امروزِ شماست، که یکی از چیزهائی که من در اینجا یادداشت کردهام که به شما دوستان عرض کنم، این است. ما راجع به نخبهپروری علمی بحث کردیم، من حالا نخبهپروری سیاسی را توصیه میکنم. من تأیید میکنم که در بخشهای تبلیغات و صدا و سیما، نخبههای سیاسی و نخبههای اجتماعی باید مطرح بشوند؛ یکی از دوستان اینجوری فرمودید، که کاملاً درست است؛ مورد تأیید من است و این کار انشاءاللَّه باید بشود؛ لیکن بخشی از نخبهپروری هم مربوط