خداوند متعال. این یک بُعد قضیه است، که اگر با چشم تحقیق مسلمین به این حادثه نگاه کنند، همه این معنا را تصدیق خواهند کرد که این حرکت عظیم پیغمبر در میانهی راه حج، برگشت از حج، در وسط بیابان، در سال آخر عمر، با آن مقدمات، با آن مؤخرات، نام بردن از امیرالمؤمنین، معرفی کردن امیرالمؤمنین به اینکه « من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه »، هیچ معنائی جز تعیین خط حکومت و ولایت در اسلام بعد از رحلت پیغمبر اکرم ندارد. معناش فقط همین است. محققین دنیای اسلام در طول تاریخ همین معنا را احساس کردهاند و فهمیدهاند از این حادثه و این عبارت پیغمبر. معلوم میشود که از نظر اسلام، مسئلهی حکومت فقط این نیست که یک قدرتی بیاید در رأس جامعهی اسلامی قرار بگیرد و کارائی داشته باشد برای ادارهی حکومت و زندگی مردم با نظم و انضباط اداره بشود؛ مسئله فقط این نیست از نظر اسلام، بلکه حکومت در نگاه اسلامی معنای امامت دارد. امامت یعنی پیشوائی جسم و دل؛ هردو. فقط حاکمیت بر اجسام نیست، ادارهی زندگی دنیائی و روزمرهی متعارف مردم نیست؛ مدیریت دلهاست، تکامل بخشیدن به روحها و جانهاست، بالا بردن فکرها و معنویتهاست. این معنای امامت است. اسلام این را میخواهد. ادیان دیگر هم همینجور بودهاند. حالا از ادیان دیگر، سند باقیماندهی متقنی در دست بشر نیست، لکن اسلام سند روشن دارد.