قدرتها و سیاستهای دنیا به وجود آمده؛ اینها عادت کردهاند بر سیطرهجوئی و برخورد نکردن با مانع جدی. حالا اینجا یک مانع جدی به وجود آمده؛ اسمش حکومت اسلامی است، جمهوری اسلامی است. با این مانع جدی بشدت پنجه میاندازند؛ بحث ما این است. دشمن یعنی آن جناح سیطرهجوی سیاست و قدرتطلب جهانی، با هر اسمی. البته از نظر من امروز مظهرش دولت ایالات متحدهی آمریکاست و بزرگترین شیطان مجسمش آن است؛ حالا هر اسمی داشته باشد، هر کسی باشد؛ این دشمن است. دشمنیاش هم با ما به خاطر همین است که اینجا یک مانعی است. مثل یک بُرندهای که همینطور میبُرید و جلو میرفت، بدون مانع؛ حالا جلویش یک رشتهی فولادىِ محکم قرار گرفته، نمیگذارد جلو برود. فشار برای خاطر این است. چالش ما با غرب، برگشتش به این است. بعضیها همینطور مینشینند فیلسوفانه و پیرمردانه و پدرخواندهگون ریش میجنبانند که آقا چرا با همه دعوا میکنید. بحثِ دعوا کردن نیست؛ بحثِ این نیست که ما با کسی میخواهیم دعوا کنیم. مسئلهی ما، مسئلهی ایستادگی در مقابل سیطرهجوئی است. ما یک ملتیم که قرنهای متمادی یا حداقل دهها سال متمادی ما را خواب و غفلتزده و خمار و گیج نگه داشتند؛ هر کاری خواستند، با ما کردند. ما حالا تازه بیدار شدهایم؛ ما میخواهیم دیگر تسلیم نشویم؛ جرم ما این است؛ « و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللَّه العزیز الحمید ». چالش اینجاست.